وقایع نگاری انتقال مایلی کهن به زندان

با مسواک و دارو در سراشیبی اوین دو چهره اصلی روزهای طلایی فوتبال ایران در اواسط دهه 1370 از روی نیمکت تیم ملی در بازی ایران سوریه در دور اول مقدماتی جام جهانی 1998 با هم مشکل پیدا کردند و ماجرا تا امروز پیش رفته است ؛ روز موعود ؛ روز زندان .

  حدود ساعت سه بعداز ظهر بود که محمد مایلی کهن به همراه نادر فریاد شیران و محمد خاکپور، مدیرفنی تیم امید در یک خودروی سمند نقره ای رنگ وارد در نگهبانی زندان اوین شد. اما صحنه تکان دهنده ماجرا جایی بود که مایلی کهن با دستبند از ماشین خارج شد تا از نگهبانی اجازه ورود به در اصلی زندان را بگیرد. خاکپور و فریاد شیران در تمام مسیر دنبال مایلی کهن بودند تا به نوعی به او دلگرمی بدهند اما او در طول مسیر حدودا 20 متری با هیچ کسی صحبت نمی کرد و کاملا توی خودش بود. او پاکتی هم در دست داشت که داخل آن دارو و قرص و آمپول بود .

بعد از اجازه نگهبانی برای رفتن به جلوی در زندان، مایلی کهن دست بند به دست حدودا از 10 پله بالارفت تا خودش را به جلوی در اصلی برساند. دری که باید در آن پذیرش می گرفت تا وارد زندان بشود و مدت محکومیتش را طی کند. زمانی که به جلوی در اصلی زندان رسید تمام سربازها و کسانی که برای ملاقات با زندانی ها جلوی در حضور داشتند، از حضور مایلی کهن جلوی در زندان شوکه شدند. یکی از نگهبان ها جلوی در از مایلی کهن پرسید: «آقای مایلی کهن شما کجا؟ اینجا کجا؟» مایلی کهن که به نظر می رسید کمی از فضای جلوی در زندان هراسان و پشیمان شده، سرش را پایین انداخته بود و هیچ حرفی نمی زد.

اما امروز سه شنبه بود و روز ملاقات زندانی ها با خانواده های شان. درست زمانی که مایلی کهن به جلوی در زندان رسید، ساعتی بود که ملاقات تمام شده بود و مردم یکی یکی از در بیرون می آمدند و با محمد مایلی کهن که دست بند در دست داشت مواجه می شدند، همه با تعجب به او نگاه می کردند. مایلی کهن در تمام مدت سرش پایین بود تا مجبور نشود جواب کسی را بدهد.

اینکه او در زندان با چه استقبالی مواجه خواهد شد و چه داستان هایی را با خود بیرون خواهد آورد یک ماجراست و اینکه تا کی پشت میله ها می ماند و فوتبالی ها کی رضایت دایی را جلب می کنند یک موضوع مهم دیگر. به هرحال، مایلی کهن فعلا "آن داخل " است. جایی که برای اولین بار در حکم دعوای دو فوتبالی به عنوان مجازات طرف مقصر در نظر گرفته شده است .