یک دوست از پشت خط تلفن، دایی را به ضیافتی دعوت کرد که چند سفیر کشورهای اروپایی هم در آن ضیافت حضور داشتند. اما دایی عذرخواهی کرد و گفت:ببخشید الان مستقیم باید از ورزشگاه بروم خانه، به نورا قول داده ام او را شام بیرون ببرم و اگر دیر برسم بیچاره می شوم.
دایی سپس به شوخی رو به اطرافیان خود گفت: همه از من می ترسند و من از نورا!
عکس علی دایی و دخترش
منبع : سایت سیمرغ
seemorgh.com